loading...

بهارفا

جوک

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
دکوراسیون اداری شیک شرکت حسابداری BDO 1 503 nazanin123
بهترین نوع یراق آلات را از کجا بخریم؟ 1 222 sarafazli
تفاوت های آزمون آیلتس آکادمیک و آیلتس جنرال - موسسه ایران اروپا 0 173 iraneurope01
بهترین روش های یادگیری لغات انگلیسی 0 160 iraneurope01
دوره های گروهی آیلتس (IELTS) - ایران اروپا 0 164 iraneurope01
کلاسهای آنلاین رده سنی بزرگسال - ایران اروپا 0 168 iraneurope01
آزمون آیلتس ielts در موسسه ایران اروپا 0 190 iraneurope01
آزمون آیلتس لایف اسکیلز (IELTS LIFE SKILLS) - ایران اروپا 0 211 iraneurope01
آزمون آزمایشی آیلتس (ماک) - ایران اروپا 0 164 iraneurope01
آزمون آیلتس (IELTS) - ایران اروپا 0 285 iraneurope01
حمل بار به خارج از کشور چگونه است؟ 1 488 workwood98
درب ریلی چوبی اتاق 0 186 sepahandarb
اختلال فوبیا در کودکان به چه صورت است ؟ 0 323 drzakeri
گروپاژ در ترخیص کالا به چه معناست؟ 0 308 tarkhis
آیا باید به بهداشت دام ها توجه نمود ؟ 0 303 gosfand
حمل بارهای ترافیکی چگونه است ؟ 0 335 hamlebar
نقش تب سنج در تجهیزات پزشکی چیست؟ 0 476 darman1
ثبت شرکت کشتیرانی 0 416 companyregisterir
دکوراسیون داخلی بی نظیر و خاص Levy Family Partners 0 456 pyramidtarh
اهداف و چشم‌اندازهای زیباسازی شهر و شهربازی 0 473 shahrebazico

حکایت زیبا

امید عبدی بازدید : 1268 یکشنبه 10 خرداد 1394 : 12:38 نظرات (0)
قبلش از همه معذرت میخوام بخاطر گ....
:
حاکمی کشوری را اشغال کرد به وزیر خود گفت قوانینی تنظیم کن تا دهن این ملتو سرویس کنیم !
فردای آن روز وزیر نزد شاه آمد و قوانین را خواند…
1. مالیات 3 برابر فعلی
2. حقوق ربع عرف بقیه کشورها
3. شاه صاحب جان و مال همه مردم است
4. گوزیدن ممنوع !


شاه گفت : بند چهارم چه معنی دارد ؟!
وزیر : بند چهارم سوپاپ اطمینان است ، بعدا متوجه معنی آن خواهید شد !


جارچیان قوانین را اعلام کردند ملت گفتند این که جان و مال ما از آن شاه باشد توجیه دارد چون ایشان صاحب قدرت است ؛ 

ولی یعنی چه نتوانیم بگوزیم !؟

مردم برای اینکه از امر شاه نافرمانی کرده باشند در کوچه و پسکوچه میگوزیدند ،

 جلسات شبانه گوز برگزار میکردند و هر گاه میگوزیدند احساس میکردند که کاری سیاسی انجام میدهند !

 ماموران هم مدام در حال دستگیری گوزوها بودند و

 گاهی به توالتهای عمومی یورش میبردند و گوزوها را دستگیر میکردند…!



روزی شاه به وزیر گفت الان معنی سوپاپ اطمینانی که گفتی را میفهمم ! چون باعث شده که هیچکس به 3 قانون اول توجهی نکند !


چقدر این حکایت برایم آشناست ! 

انواع شوخی...

امید عبدی بازدید : 594 جمعه 08 خرداد 1394 : 17:25 نظرات (0)
شوخی پسرا 😃😆😅😂
اولی:من محکم میزنم پس کلش تا برگشت تو با زانو برو توی کلیه ش وقتی کلیشو گرفت با کف پا بزن صورتش
دومی:حله دادا
.
.
.
.
.
شوخی دخترا
اولی:من رژلبشو برمیدارم تو نگو دست منه
دومی:باشه عزیزم واااااای عجب هیجانی،جیشم گرفت...

داستان اموزنده لبخند ...

امید عبدی بازدید : 613 جمعه 08 خرداد 1394 : 14:14 نظرات (0)
امروز تصميم گرفتم ازخونه كه اومدم بيرون به همه لبخند بزنم و اين هم نتايجش:




به يك دختر خانم لبخند زدم گفت مرتيكه از سنت خجالت نميكشى؟!!
😕


به يك آقا پسر جوان لبخند زدم گفت داداش من اينكاره نيستم!
😕


به يك پيرزن لبخند زدم گفت مگه خودت مادر ندارى؟!!
😕


به يك پيرمرد لبخند زدم گفت رو آب بخندى منو مسخره ميكنى؟!!
😕


به يه خانم ميانسال لبخند زدم با كيفش زد تو سرم!
😕
  
به يه آخوندى لبخند زدم گفت استغفرالله!
😕
 
به يه آقاى محترم لبخند زدم گفت برو به خودت بخند!
😕


حالا بازهم بگين لبخند بزن!!
امروز میخوام فقط فحش بدم!!!
نتیجه اش رو هم شب اعلام میکنم!

تف به این شانس!!!!

امید عبدی بازدید : 576 یکشنبه 23 فروردین 1394 : 11:55 نظرات (0)
شانس نداریم که، حالا که داره رابطمون با آمريكا خوب ميشه؛
اقتصادشون تعطيل میشه!
هيچی دیگه…!!!
از فردا بايد خرج مردم مظلوم آمريكا رو هم بديم! حالا ببین،
اى تُف به اين شانس!

خخخخ

امید عبدی بازدید : 581 یکشنبه 23 فروردین 1394 : 11:53 نظرات (0)

تو خارج وقتی پسرا چششون به چن تا دختر میخوره:

سینه سپر

نگاه جذاب

لبخند ژکوند

آستینا بالا

قدم ها شمرده

حالا تو ایران:

احمد میوفته رو کله رفیقش و شروع میکنه به کتک کاری و شوخی خرکی و یه نگاهشم به دختراس ببینه نگاش میکنن یا نه!

همسرم از من سوال کرد ......

امید عبدی بازدید : 440 چهارشنبه 19 فروردین 1394 : 12:17 نظرات (0)

همسرم از من سوال کرد چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟؟

گفتم مادرم

گفت:بعد از اون چی؟

گفتم:پدرم

گفت: بعد از پدرت؟؟؟؟؟

گفتم:برادر و خواهرم

گفت:ینی منو دوست نداری؟

گفتم تو سوال کردی چه کسی را دوست دارم نگفتی عاشق چه کسی هستی!

خوشحال شد و گفت:عاشق کی هستی؟؟؟

گفتم:بایرن مونیخ!!!!

نمیدونم چرا قهر کرد و رفت؟!.....فکر کنم طرفدار رئال مادرید بود...!!!


مامان بزرگم فوت کرده....

امید عبدی بازدید : 503 یکشنبه 03 اسفند 1393 : 12:24 نظرات (0)


بابای عروسمون زنگ زده برای تسلیت

حالا سوتی های من تواین دو دقیقه مکالمه:

دخترم خدا بیامرزدشون:خواهش میکنم

خدا بندگان شماروهم رحمت کنه!!

کی فوت کردن:دیشب عصر

ببخشید دخترم مزاحم شدم:خواهش میکنم

مزاحم هستید،خدافظ

قیافه من بعداز قطع کردن o_0


پیرمرد .....!

امید عبدی بازدید : 472 چهارشنبه 29 بهمن 1393 : 12:33 نظرات (0)

دیروز رفته بودم امامزاده داود تو مسیر یک پیرمرده پیاده میرفت سوار ماشینش کردم برگشته میگه دست شما درد نکنه ما قدیما این مسیر رو با خر میرفتیم  الان داریم با شما میریم !!

من 

پیرمرده


خخخخخخخ

امید عبدی بازدید : 955 یکشنبه 12 بهمن 1393 : 11:28 نظرات (0)
نحوه درس دادن دبیر ریاضی سر کلاس :
2+2=4

.
.
.
.
.
حالا نحوه سوال دادن تو امتحان از همون مبحث:
اصغر 13 ساله است " سن برادرش عیسی یک شیشم کسینوس یک دهم زاویه بین فک بالا و پایین بردارش است ...
الف:اگر اصغر نصف پولش را خرج کند عیسی چند متر راه رفته است؟؟؟
ب:جعفر کیست؟


جوک های خنده دار برای اسفند 92

امید عبدی بازدید : 436 پنجشنبه 08 اسفند 1392 : 21:36 نظرات (0)

از. وقتی از "تن تاک" استفاده میکنم...
زندگیم از این رو به اون رو شده
سوراخ لایه اوزون کوچیکترشده
دیگه شامپو چشمو نمیسوزونه
تازه پوستمم شاداب ترشده
آنتن دهی گوشیم دوبرابر شده
سرعت اینترنتمم فوق العاده شده
...

سر جلسه امتحان به دختره میگم برسونیا
میگه: چیو؟!
گفتم: سلام گرممو به ...!!!

به ادامه مطلب برو بدو!

حوک های خفن سری جدید!!!حتما بخونید

امید عبدی بازدید : 546 جمعه 11 بهمن 1392 : 13:09 نظرات (0)

منت خدای را عجیجم, که قلبونش بلم؛
که طاعتش موجب عسیسی است و به شکر اندرش, یه بوس گنده
دوست دختر خواجه عبدالله انصاری، قرن ۴ قمری

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،


به ادامه مطلب بروید

جوک های جدید وباحال!!!

امید عبدی بازدید : 567 چهارشنبه 09 بهمن 1392 : 12:05 نظرات (0)
سوال مسابقه نود در شهر حیف نون :
طرفدار چه تیمی هستید؟؟
۱) بله
۲) خیر
 
 OoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOo

الان بچه ۴ساله از باباش gallexy note II میخواد
بعد ما یه فامیل داشتیم اسم بچش رضا بود
تا ۱۲سالگی هرکی میگفت سکوت علامت رضاست من فکر میکردم علامت اونه !
OoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOo
 

طرف مامانش بهش گفته الهی قربون قد و بالات برم
بعد اومده تو پروفایلش زده Model
OoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOo
 

یه تریپی شاعرا دارن که میگن


به ادامه مطلب بروید

تركه به نامزدش مي گ.....

امید عبدی بازدید : 573 یکشنبه 14 اسفند 1390 : 8:19 نظرات (0)
تركه به نامزدش مي گه 4شنبه به 4شنبه ديره كه همديگر رو ببينيم،
بيا 2شنبه به 2شنبه همديگر رو ببينيم

تركه به البرادعي رئيس اژانس انرژي هسته اي ميگه:
تو واقعا دكتر هستي؟
اونم با افتخار مي گه:بله من دكتر هستم..
تركه ميگه: خوب بدبخت پس چرا تو آژانس كار ميكني؟


تركه قاضي ميشه، يکي ميره پيشش بهش ميگه

من از همسايه ام شکايت دارم به من ميگه گه نخور .
ميگه غلط کرده ! به اون چه ربطي داره برو بخور

به تركه ميگن خسته نباشي ميگه اگه باشم ، چه غلطي ميکني ؟!

تركه مادرزنش را ميبر دکتر ميگه: آقاي دکتر ، سم خورده مسموم شده.

دکتره ميگه: چرا بدنش کبوده ؟
ميگه: آخه به زبون خوش که نميخورد !
تركه ميره جبهه فرداش بر ميگرده .
ميگن پس چرا برگشتي؟
ميگه پدرسوخته ها به قصد کشت ميزدن !


تركه داشت گريه مي کرد. باباش پرسيد چي شده؟

گفت: عاشق شدم!
باباش گفت حالا عاشق کي هستي؟
گفت: هر کسي که شما صلاح بدوني!


از تركه ميپرسن ساعت چنده ،

نميدونسته ؛ يه کم اينوراونورو نگاه ميکنه ميگه بدو بدو ديرت شده!


به تركه ميگن تو که روزه نمي‌گيري، چرا سحري مي‌خوري؟

ميگه نماز که نخونم،... روزه که نگيرم... سحري هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟...
به تركه ميگن ميزان تحصيلات؟
ميگه . PHD ميگن يعني چي؟ ميگه:

Passed Highschool with Difficulties


قل مراد میره کتابخونه و...

امید عبدی بازدید : 643 یکشنبه 14 اسفند 1390 : 8:12 نظرات (1)
قل مراد میره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه

آقاهه بهش می گه : آقا ! اینجا کتابخونه هست!

قل مراد میگه: ببخشید…

بعد یواش در گوش آقاهه می گه : یه ساندویچ بدین با سس اضافه!

غضنفر می رسه به قل مراد میگه : قل مراد چی شده؟ خیلی به نظر ناراحتی؟

قل مراد میگه: آخه این هفته بدترین هفته برام بود

شنبه طلبکاره اومد در خونمون ، یکشنبه ماشینم رو دزدیدند،

دوشنبه خونه مون آتیش گرفت ، سه شنبه سکته ناقص کردم ،

چهارشنبه بابام فوت کرد ، پنج شنبه زنم گم شد

و از همه بدتر جمعه… زنم پیدا شد!!!



جوک!

امید عبدی بازدید : 571 یکشنبه 14 اسفند 1390 : 8:06 نظرات (0)


1- زن بداخلاق بدقیافه ای از شوهرش می پرسه : نمار وحشتو چه موقع می خونن ؟ شوهرش می گه : هروقت جمال مبارک حضرت عالی دیده شود !


2- مردی با دو فرزند از زن اولش با زنی با دو فرزند از شوهر اولش ، ازدواج کرد و صاحب دو فرزند مشترک شدن. یه روز زن به شوهرش زنگ زد و گفت : عزیزم زود خودتو به خونه برسون ، چون بچه های من با بچه های تو ، دارن بچه های ما رو می زنن !


3- تو یه مسابقه کشتی بین گربه ها یه گربه ی ضعیف مردنی همه رو شکست می ده می ره مرحله فیینال و اونجا هم قهرمان می شه. خبرنگارا ازش می پرسن : رمز قهرمانی شما چه بود ؟ گربه ی لاغر می گه : بشوژه پدر اعتیاد ، من بَبرم!


جوک های بامزه 90

امید عبدی بازدید : 685 چهارشنبه 19 بهمن 1390 : 16:16 نظرات (0)




زن: عزیزم، دنبال چی می گردی ۴ ساعته زل زدی به اون قباله ازدواجمون؟! شوهر: دنبال تاریخ انقضاشم!روش های




رفتن به خارج




1- با ماشین
2- با اتوبوس
3- با هواپیما
4- با قاچاق
5- با فتوشاپ!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات

  • اس ام اس
  • عکس
  • کلیپ ها
  • سرگرمی
  • اهنگ
  • نرم افزار اندروید
  • بازی اندروید
  • نرم افزار جاوا
  • بازی جاوا

  • ایفون
  • راهنمای خرید
  • ترفند ها
  • ارشیو موبایل
  • کد وبلاگ
  • اخبار واطلاعیه
  • داستان
  • جزوات درسی
  • دانلود نمونه سوالات
  • زندگینامه
  • معرفی فناوری های جدید
  • تحقیق
  • مطالب طنز
  • شارژ رایگان
  • نظرسنجی
    رییس جمهور اینده ایران ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 464
  • کل نظرات : 263
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 1673
  • آی پی امروز : 237
  • آی پی دیروز : 264
  • بازدید امروز : 4,205
  • باردید دیروز : 1,280
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6,449
  • بازدید ماه : 19,182
  • بازدید سال : 119,683
  • بازدید کلی : 2,682,241